لانا 100
سرت را قدری بیاور جلوتر تا باز هم آهسته تر بگویم:
بهترین دوستِ انسان؛ انسان است نه کتاب. کتاب ها، تا آن حد که رسمِ دوستی و انسانیت بیاموزند، معتبرند، نه تا آن حد که مثل دریایی مُرده از کلمات ِ مُرده، تو را در خود غرق کنند و فرو ببرند.
تو در کوچه ها انسان خواهی شد نه در لا به لای کتاب ها.
تو در کوه ها، در جاده ها، و در کنارِ ستمدیدگانِ واقعی، رسم زندگی را یاد خواهی گرفت نه با غوطه خوردن در آثاری که در اتاق های دربسته نوشته شده و نویسندگانش هرگز نسیم را ندانسته اند و قایقی در تَنِ توفان را...
از همۀ اینها گذشته، من؛ عشقِ کتابی را هم دوست نمیدارم و تسلّطِ کتاب بر خانه را هم.
من دوست ندارم که وقتی برای کاری صدایت میکنم، جواب بدهی: "همین صفحه را که تمام کنم، میآیم." من از این جواب بیزارم و از آن کتاب که مثل صخره ای میان دو عاشق قرار میگیرد. میفهمی گیله مرد کوچک؟ میفهمی؟
........................
یک عاشقانه آرام/ نادر ابراهیمی